روایت کلام الله لا تتجاوزوهحدیث ثقلین، حدیثی متواتر از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درباره ارزش و جایگاه قرآن و عترت نبوی میباشد. در کتاب توحید شیخ صدوق حدیثی از امام رضا (علیهالسّلام) است، که در آن قرآن را تنها راه هدایت میداند، لذا برای برخی سوال شده که ظاهر حدیث امام رضا (علیهالسّلام) با حدیث ثقلین در تعارض است. برای رفع این شبهه معنا و مقصود روایت را بررسی میکنیم. ۱ - متن روایتدر کتاب توحید شیخ صدوق حدیثی از امام رضا (علیهالسّلام) است، که ظاهر آن با حدیث ثقلین در تعارض است. امام رضا (علیهالسّلام) میفرمایند: حدثنا جعفر بن محمد بن مسرور رضیاللهعنه، قال: حدثنا محمد بن عبدالله ابن جعفر الحمیری، عن ابیه، عن ابراهیم بنهاشم، عن الریان بن الصلت، قال: قلت للرضا علیهالسلام: ما تقول فی القرآن؟ فقال: کلام الله لا تتجاوزوه، ولا تطلبوا الهدی فی غیره فتضلوا. در این روایت حضرت رضا (علیهالسّلام) میفرمایند که فقط به قرآن باید تمسک نمود و اگر به غیر قرآن تمسک کنید گمراه میشوید. مقصود امام رضا (علیهالسّلام) از این فرمایش چه بوده است؟ آیا واقعا باید فقط قرآن را تمسک کرد یا خیر؟؟ ۲ - بررسی مقصود روایتبرای پرسش فوق، دست کم دو پاسخ میتوان ارایه کرد: ۲.۱ - عدم نفی اینگونه روایات از پیروی اهلبیتپاسخ نخست این است که این قبیل روایات، اصولا در مقام نفی غیر نیستند بدان معنا که پیروی از غیر قرآن را ممنوع بدانند. بلکه صرفا در مقام تاکید هرچه تمام بر پیروی از قرآن میباشد همانگونه که در برخی روایات همین تاکید درباره پیروی از اهل بیت (علیهمالسّلام) بیان گردیده است. از باب نمونه میتوان به حدیث سفینه اشاره نمود. حدیث سفینه از جمله احادیث معتبری است که در منابع گوناگون شیعه از قبیل: عیون اخبار الرضا شیخ صدوق و امالی شیخ طوسی و نیز تعدادی از منابع اهل سنت مانند: فضائل الصحابة احمد بن حنبل و المستدرک علی الصحیحین حاکم نیشابوری، نقل شده است. این روایت توسط چندین تن از صحابه مانند: امام علی (علیهالسّلام)، ابوذر غفاری، ابنعباس و انس بن مالک، با سندهای گوناگون و الفاظ متنوع به نقل از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به ثبت رسیده است. تفصیل اَسناد این روایت به همراه الفاظش در مقاله "حدیث سفینه در میرات امامیه و اهل سنت" موجود است. در ادامه صرفاً نمونههایی از الفاظ مختلف این حدیث تقدیم میگردد. مَثَلُ اَهْلِ بَیتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا (فیها) نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرَق (هلک) مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح است هر آنکه سوارش شود نجات پیدا میکند و آنکس که از آن تخلف ورزد غرق میشود (به هلاکت میرسد) [۳]
الشیبانی، ابوعبدالله احمد بن حنبل (متوفای۲۴۱ه)، فضائل الصحابة، ج۲، ص۷۸۵، تحقیق د. وصی الله محمد عباس، ناشر:مؤسسة الرسالة - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۳ه – ۱۹۸۳م.
گفتنی است حاکم نیشابوری بعد از نقل روایت میگوید: هذا حدیث صحیح علی شرط مسلم ولم یخرجاه (این روایت مطابق شرط مسلم درست است اما در بخاری و مسلم آن را کتابهایشان نیاوردند. این روایت در منابع دیگر نیز با الفاظ گوناگون نقل شده است: مرحوم شیخ طوسی حدیث را اینگونه نقل میکند: من دخلها نجا ومن تخلف عنها غرق و در نقلی دیگر اینگونه روایت میکند: من رکبها نجا، ومن ترکها هلک. [۶]
الطوسی، محمّد بن حسن، الامالی، ص۴۸۲، تحقیق:قسم الدراسات الاسلامیة - مؤسسة البعثة، ناشر:دار الثقافة قم، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۴ه.
مرحوم صدوق با عبارت: مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا زُجَ فِی النَّار، روایت را نقل میکند. [۷]
ابیجعفر الصدوق، محمد بن علی بن الحسین بن بابویه (متوفای۳۸۱ه)، عیون اخبار الرضا (علیهالسّلام)، ج۱، ص۳۰، تحقیق:تصحیح وتعلیق وتقدیم:الشیخ حسین الاعلمی، ناشر:مؤسسة الاعلمی للمطبوعات - بیروت – لبنان، سال چاپ:۱۴۰۴ - ۱۹۸۴ م.
همانطور که ملاحظه میکنید در این روایت، پیروی از غیر اهل بیت (علیهمالسّلام) نفی شده است. این مضمون از عباراتی همچون: «من تخلف عنها غرق» «من تخلف عنها هلک» «من لم یدخلها هلک» «من تخلف عنها زج فی النار» در این روایات، استفاده میشود. حال سوال این است باید به کدام یک از این دو دسته روایات عمل نمود؟ پاسخ این است که اینگونه روایات در صدد نفی همدیگر نبوده و به اصطلاح هیچگونه تعارضی با هم ندارند. بلکه هر کدام به مناسبت میخواهند یکی از این دو (اهل بیت و قرآن) را مورد تاکید قرار دهند و جامع بین این دو دسته روایات، همان حدیث ثقلین است که هر دو را به عنوان راهنما و هدایتگر معرفی میکند. ۲.۲ - تقدم حدیث ثقلین در مقام تعارضبر فرض هم تعارضی میان این روایت و حدیث ثقلین باشد، بهطور قطع حدیث ثقلین مقدم بر این روایت است زیرا روایت شیخ صدوق، خبر واحد و غیر قطعی است و حدیث ثقلین متواتر و یقینی است. مقدم بودن خبر قطعی بر غیر قطعی، علاوه بر آنکه در نگاه عقل روشن و بدیهی است، مورد تصدیق دانشمندان اسلامی هم میباشد. اندیشمندان اسلامی این موضوع را در نگاشتههایشان از جمله در بحث تعارض ادله، مطرح نمودند. از باب نمونه مرحوم آقای مظفر در کتاب اصول الفقه، در این زمینه میگوید: لا یتحقق هذا المعنی من التعارض الا بشروط سبعة هی مقومات التعارض الاول: الا یکون احد الدلیلین... قطعیا لانه لو کان احدهما قطعیا فانه یعلم منه کذب الآخر والمعلوم کذبه لا یعارض غیره. معنای تعارض محقق نمیشود مگر با هفت شرط که مقوم تعارضاند. شرط اول آنکه یکی از این دو دلیل قطعی نباشد زیرا اگر یکی از دو دلیل قطعی (و دیگری غیر قطعی) باشد، از این موضوع، دروغ بودن آن دلیل دیگر دانسته میشود. و آنچه که دروغ بودنش معلوم است اصلا با غیر خود تعارض نمیکند. شوکانی از جمله عالمان اهل سنت است که به این موضوع پرداخته است. جالب است او ادعای اتفاق در اینباره را از قول امام الحرمین هم نقل میکند. متن او چنین است: وللترجیح شروط... الثانی التساوی فی القوة فلا تعارض بین المتواتر والاحاد بل یقدم المتواتر بالاتفاق کما نقله امام الحرمین. شرطهایی برای تحقق ترجیح وجود دارد. شرط دوم آن است که دو دلیل از لحاظ قوت، همطراز باشند بنا براین بین خبر متواتر و خبر واحد، تعارضی نیست بلکه به اتفاق دانشمندان، خبر متواتر مقدم میشود چنانچه امام الحرمین این اتفاق نظر را نقل کرد. ۳ - نتیجهگیریاز آنچه در این نوشتار بیان شد، دانستیم که روایت امام رضا (علیهالسّلام) در درجه نخست هیچگونه تعارضی با حدیث ثقلین ندارد و بر فرض تعارض، حدیث ثقلین به دلیل تواترش مقدم است. ۴ - پانویس۵ - منبعموسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا روایت امام رضا (علیهالسّلام) که در آن قرآن را تنها راه هدایت میداند، با حدیث ثقلین تعارض دارد؟» |